دنیای اقتصاد، شماره روزنامه ۶۰۹۵، شنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۳، نویسنده خانم فاطمه صالحی ( ویرایش شده توسط toossteel.com )

تابستان 1403 برای صنایع کشور، به‌ویژه صنایع بزرگ و استراتژیک، فصلی پرچالش‌‌‌ بود. قطعی‌‌‌های مکرر و گسترده برق که ناشی از ناترازی تولید و مصرف انرژی در کشور بود، تاثیرات عمیق و گسترده‌‌‌ای بر بخش‌‌‌های مختلف صنعتی گذاشت. این بحران، ضعف‌‌‌های ساختاری در مدیریت منابع انرژی و برنامه‌‌‌ریزی زیرساختی کشور را به شکلی آشکار نمایان کرد، صنایع معدنی نیز که از ارکان اصلی اقتصاد غیرنفتی ایران محسوب می‌‌‌شوند به دلیل نیاز بالا به انرژی الکتریکی، بیشترین آسیب را از این بحران متحمل شدند. کاهش 30 تا 40درصدی تولید در بخش‌‌‌های مختلف این صنعت، نشان‌‌‌دهنده وابستگی شدید این بخش به زیرساخت‌‌‌های انرژی است. این وضعیت، اهمیت حیاتی تامین زیرساخت‌‌‌های اساسی، به‌ویژه برق پایدار را برای بهره‌‌‌برداری از ظرفیت‌‌‌های معدنی کشور برجسته می‌‌‌سازد.

کارشناسان صنعت بر این باورند که راهکارهای کوتاه‌‌‌مدت مانند تعدیل مصرف در بخش خانگی، تنها به‌عنوان مسکنی موقت عمل می‌کند و نمی‌‌‌تواند پاسخگوی چالش‌‌‌های بنیادین صنعت برق کشور باشد. آنچه ضروری به نظر می‌‌‌رسد، سرمایه‌گذاری هدفمند و کارشناسی‌‌‌شده در زیرساخت‌‌‌های تولید و توزیع برق است. این امر مستلزم اتخاذ رویکردی علمی و بلندمدت در برنامه‌‌‌ریزی انرژی کشور است. تحلیل دقیق‌‌‌تر این وضعیت نشان می‌دهد که مشکل قطعی برق، فراتر از یک چالش صرفا فنی یا مدیریتی است. این بحران، نمایانگر ضعف در سیاستگذاری‌‌‌های کلان انرژی و صنعتی کشور است. نبود ‌توازن میان رشد تقاضای انرژی و ظرفیت‌‌‌های تولیدی، نشان از نبود استراتژی جامع و آینده‌‌‌نگر در این حوزه دارد. از منظر اقتصادی، تداوم این وضعیت می‌‌‌تواند پیامدهای جدی برای رقابت‌‌‌پذیری صنایع ایران در سطح بین‌المللی داشته باشد. کاهش تولید و افزایش هزینه‌‌‌های ناشی از قطعی برق، نه‌تنها سودآوری بنگاه‌‌‌های اقتصادی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، بلکه می‌‌‌تواند به از دست رفتن بازارهای صادراتی و کاهش سهم ایران در تجارت جهانی منجر شود.

خاموشی چه بلایی بر سر صنایع معدنی آورد؟

برق، شریان حیاتی صنایع معدنی است و از استخراج تا فرآوری و تولید محصولات نهایی، تمامی مراحل زنجیره ارزش در این صنعت به‌شدت به انرژی الکتریکی وابسته است. تجهیزات سنگین استخراج، سیستم‌های تهویه معادن زیرزمینی، خطوط فرآوری مواد معدنی و کوره‌‌‌های ذوب، همگی نیازمند تامین مداوم و پایدار برق هستند.

صنعت فولاد در فشار چندسویه

مهرداد اکبریان، رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ‌آهن، با اشاره به ابعاد اثرات قطعی برق بر صنایع معدنی به‌ویژه فولاد، به «دنیای‌اقتصاد» گفت: قطعی برق در بخش صنعت و معدن فقط مختص امسال نبود، ولی در سال‌جاری به دلیل گرمای زیاد و افزایش مصرف برق در بخش خانگی فشار زیادی بر صنایع، به‌ویژه صنعت فولاد وارد شد.

به بیان او، در ماه‌‌‌های اخیر قیمت جهانی فولاد کاهش یافته و کم شدن حاشیه سود صنعت فولاد و صنایع معدنی موجب شده است تا تولیدکنندگان این عرصه فشار مضاعفی را حس کنند.

اکبریان با بیان اینکه دولت چهاردهم نیز تازه مستقر شده و سیاست‌‌‌های وزیر در قبال صنایع نیز هنوز مشخص نیست، گفت: در دولت سیزدهم بخشنامه‌‌‌های دست‌وپاگیر زیادی در بخش صنعت و معدن صادر شد که مانند سنگی در مسیر توسعه این بخش بود و دولت چهاردهم نیز هنوز فرصت پرداختن به آنها را نداشته است. ولی با توجه به کاهش سود جهانی و نبود زیرساخت‌‌‌های تولید در داخل و همچنین قوانین غیر‌کارشناسانه، شرایط برای تولیدکنندگان دشوار شده است.

این فعال بخش خصوصی به مشکلات بخش تامین انرژی پرداخت و بیان کرد: ناترازی برق در کشور بسیار زیاد شده است و بررسی‌‌‌ها حاکی از آن است که این عدد در سال‌های آینده بیشتر نیز خواهد شد. بنابراین باید نگاهی کارشناسانه به این بخش داشت، چرا که صرفه‌جویی در بخش خانگی، تنها مسکنی مقطعی برای بهبود وضعیت است. در شرایط فعلی، صنعت برق کشور نیازمند رفع مشکلات زیرساختی و سرمایه‌گذاری علمی است.

اکبریان افزود: هنوز آمار دقیقی از میزان آسیبی که خاموشی‌‌‌ها به بخش صنعت وارد کرده است جمع‌‌‌آوری نشده، اما پیش‌بینی می‌‌‌کنم در تابستان سال 1403، میزان تولید نسبت به تابستان قبل، 30‌درصد افت داشته است.

به گفته‌‌ این فعال بخش خصوصی، حوزه‌‌ معدن به طور مستقیم، آنچنان قطعی برقی را تجربه نکرده است، ولی در بازار همه‌چیز به هم متصل است. زمانی که کارخانه‌‌‌ها برق لازم برای تولید آهن اسفنجی را ندارند، میزان تولید کاهش می‌‌‌یابد و در نتیجه‌‌ آن، تقاضای کارخانه‌‌‌ها برای خرید گندله از صنایع نیز افت پیدا می‌کند.

خسارت 12همتی به صنایع معدنی ناشی از قطعی برق

کامران وکیل، نایب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات معدنی ایران، با اشاره به ضررهای تحمیل‌شده به صنایع از بابت قطعی برق به «دنیای‌اقتصاد» گفت: ناترازی انرژی یک‌‌‌شبه به‌‌‌وجود نیامده است که سیاستگذار، برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریز و نهاد دولتی ناگهان با این امر مواجه شوند و بگویند شرایط پیش‌‌‌آمده را پیش‌بینی نکرده بودند. با توجه به مجوزهای صادر‌‌‌شده، مصرف تقریبی انرژی در کشور، روند افزایش آن و... از اوایل دهه‌‌‌۱۳۹۰، کارشناسان هشدار داده بودند و به‌‌‌طور خاص برای صنایع معدنی این دغدغه مطرح بود که استقرار صنایع معدنی در نقاط خشک و فاقد زیرساخت‌‌‌هایی مانند گاز و آب، دردسرساز خواهد شد، اما متاسفانه هیچ دولتی به این هشدارها توجه نکرد.

او افزود: خاطرم هست در زمان آقای نعمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زاده به دیدار مسوولان رفتیم و افق تیره ۱۴۰۴ را ترسیم کردیم و این هشدار را دادیم که برای تولید ۲۰‌‌‌میلیون‌‌‌تن فولاد نه سنگ‌‌‌آهن آن را خواهیم ‌‌‌داشت و نه برق، گاز و آب مورد‌‌‌نیاز را و هیچ‌‌‌یک از زیرساخت‌‌‌ها را نمی‌‌‌توانیم تامین کنیم.

به عقیده نایب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات معدنی ایران، با شرایط به‌‌‌وجود آمده، صنایع معدنی کشور با معضلات بزرگ‌تری مانند فرونشست دشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مواجه هستند که ابدا راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حلی ندارد و یک‌‌‌سری چالش‌‌‌ ملی است که با نگاه ملی باید آنها را بررسی کرد. نگاه بنگاهی به اقتصاد ملی بلاهای بزرگی بر سر کشور آورده است. بحث کمبود منابع انرژی در چند دهه‌‌‌اخیر به‌‌‌وجود آمده و اصلاح آن نیز نیازمند زمان طولانی خواهد بود.

به گفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ او، براساس اظهارات بنگاه‌‌‌های صنایع معدنی، در مجموع میزان خسارات وارده به شرکت‌های صنایع معدنی، حدود ۱۲‌‌‌هزار ‌‌‌میلیارد‌‌‌تومان است، ولی به تعبیر من خسارات ایجادشده بسیار بیشتر از این مقدار است. این آمار تنها براساس مقدار محصولی که در این بازه زمانی می‌‌‌توانست تولید شود، محاسبه شده است. ولی اگر زیان توقف کارخانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای را که در آن ۱۰۰نیرو آماده فعالیت هستند محاسبه کرده و با زیان‌‌‌های نخریدن محصولات از معادن به دلیل خاموشی خط‌‌‌تولید و بسیاری از موارد دیگر جمع کنیم، آسیب مالی بسیار زیاد خواهد بود. وکیل با اشاره به اهمیت مدیریت بحران بیان کرد: این بحران باید مدیریت شود و مدیریت به این معنا نیست که هر روزی که با کمبود برق مواجه شدیم، برق صنایع را چند ساعتی قطع کنیم. برای یک کارخانه فولاد که کوره و پرسنل فعال دارد قطعی برق یکی دوساعته، به‌‌‌معنای قطعی برق دوروزه است، بنابراین بهتر بود دولت مدیریت می‌‌‌کرد، جسارت به خرج می‌‌‌داد و اعلام می‌‌‌کرد فلان کارخانه فولادسازی در مردادماه تعطیل شود، فلان کارخانه مس شهریورماه تعطیل شود. در این حالت آن کارخانه با استفاده از زمان سیستم‌ها را بازسازی و تغییرات مورد‌‌‌نیاز را اعمال می‌‌‌کرد. با نظر مدیران بخش خصوصی، خیلی بهتر می‌‌‌شد وضعیت را در شرایط پیش‌‌‌آمده مدیریت کرد. اینکه اول هفته برنامه قطعی داده شود یا قطعی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بدون هماهنگی به‌کرات اتفاق بیفتد، مدیریت بحران نیست. بازار مانند دومینو است و زمانی‌‌‌که کارخانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در مرحله تولید آسیب ببینند، کسب‌وکارها نیز ضرر می‌‌‌بینند.

در نهایت، تجربه تابستان 1403 نشان داد که امنیت انرژی، عاملی حیاتی برای توسعه پایدار صنعتی و اقتصادی ایران است. این بحران، ضرورت بازنگری اساسی در سیاست‌‌‌های انرژی، صنعتی و اقتصادی کشور را آشکار ساخت. برون‌‌‌رفت از این وضعیت، نیازمند همکاری نزدیک میان دولت، بخش خصوصی و جامعه علمی کشور است تا با اتخاذ رویکردی علمی و کارشناسی‌‌‌شده، راهکارهای پایدار و بلندمدتی برای تامین انرژی موردنیاز صنایع کشور تدوین و اجرا شود، تجربه تابستان ۱۴۰۳ نشان داد که امنیت انرژی، عاملی حیاتی برای پایداری و رقابت‌‌‌پذیری صنایع ایران و نیازمند توجه جدی سیاستگذاران و مدیران صنعتی است.